گل نرگس

  • خانه 
  • حدیث حضرت زینب سلام الله آشپزی آشپزی ناظر محرم انگیزشی قرآن شهدا امام زمان عج الله 
  • تماس  
  • ورود 

داستان

داستان حضرت سلیمان و پرنده‌ای که نابینا شد

گویند در روزگار حضرت سلیمان(ع) پرنده ای برای نوشیدن آب به سمت برکه ای پرواز کرد، اما چند کودک را بر سر برکه دید، پس آن قدر انتظار کشید تا کودکان از آن برکۀ آب متفرق شدند. همین که قصد فرود به سوی برکه را کرد، این بار مردی را با محاسن و ریش بلند و آراسته دید که برای نوشیدن آب به آن برکه مراجعه نمود. پرنده با خود اندیشید که این مردی باوقار و نیکوست و از سوی او هرگز آزاری به من نخواهد رسید. پس با خیال آسوده و راحت نزدیک برکه شد. ولی آن مرد، ناگاه سنگی به سویش پرتاب کرد و چشم پرنده معیوب و کور و نابینا شد!
پرنده شکایت نزد حضرت سلیمان نبی(ع) برد. حضرت سلیمان(ع)؛ پیامبر خدا، آن مرد را احضار کرد و پس از شنیدن سخنان هر دو طرف، مرد ضارب را محاکمه و به قصاص محکوم نمود و حکم و دستور به کور کردن چشم آن مرد داد.
اما در کمال تعجب، آن پرنده به حکم صادره اعتراض کرد و گفت: چشمِ این مرد، هیچ آزاری به من نرساند! بلکه ریش او بود که مرا فریب داد! و گمان بردم که از سوی او ایمن و آسوده هستم. پس به عدالت نزدیکتر است اگر محاسن او را بتراشید تا دیگران مثل من فریب ریش او را نخورند!

واقعیت این است که در تاریخ اسلام، بیشتر ضربات از طرف افرادی وارد شده است که ظاهری مقدس داشته اند. خوارج نهروان از نمونه بارز این مقدسین هستند که حضرت علی(ع) را به شهادت رساندند. خوارج برجسته ترین قاریان و حافظان قرآن محسوب می شدند. بر پیشانی آنان نشانه عبادات شبانه و سجده های طولانی هویدا بود.
در واقع این داستان بیانگر این موضوع است که هرگز نباید فریب ظاهر افراد را خورد و نوع رفتار و عملکرد واقعی افراد باید ملاک عمل قرار گیرد. اگر ناچار به قضاوت هستیم؛ آنچه که در قضاوت انسانها باید مورد توجه قرار گیرد، داشتن یا نداشتن محاسن نیست بلکه نوع رفتار انسانی افراد باید مورد ارزیابی قرار گیرد، وگرنه چشم ظاهربین ما به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که چشم آن پرنده، دچار شد.

 

ایجاد اختلال روانی و عصبی

12 مرداد 1395 توسط ابراهيمي

ایجاد اختلال روانی و عصبی

بیماری های روحی و اختلال های روانی و عصبی ناشی از چند عامل است که ریشه عمده آن ها را باید در جامعه هوس آلود وخودنمایی زنان جست و جوکرد دراین جا آنها را برمی شماریم:

الف- محرومیت از نیازهای ضروری جسمی و مادی

ب- عدم تأمین نیازهای عالی روحی

ج- انحراف از فطرت انسانی و مسیر طبیعی غریزه جنسی

د- شهوت طلبی افراطی و غیرقابل کنترل

محرومیت از نیازهای ضروری جسمی و مادی(اختلالات روانی)

عواطف انسانی دراثر گرایش به سمت بی بندو باری ها و شهوات ودنیا زدگی تضعیف گشته و در نهایت از امور انسانی والهی همانند کمک به محرومان و نیازمندان جامعه غفلت خواهد شد.اصولا منشأ فقرها و محرومیت ها همانا نظم و بی عدالتی و نرسیدن طبقه محروم و کم درآمد به حقوق مسلم خود است که محصول عواملی از جمله غفلت طبقه  مرفه از مبدأ و معاد فریب خوردن از جاذبه های دنیایی و تحریکات جنسی می باشد، لذا در زمان حکومت حضرت مهدی (ع) این نوع فقر اقتصادی رخت برمی بندد.

 

عدم تأمین نیازهای عالی روحی (اختلالات روانی)

همان گونه که کم توجهی به نیازهای جسمی و بدنی، سلامت بدن و چه بسا حیات طبیعی انسان را در معرض خطر قرار می دهد،بی اعتنایی به نیازها و خواسته های روحی و قوانین مربوط به روان هم سلامت روح و شخصیت را مختل کرده ، حیات معنوی آن را در معرض خطر قرار می دهد ،کشاندن افراد به سمت شهوات و تمایلات غیر معقول نفسانی از طریق تحریکات جنسی زنان وامثال آن ، موجب بی اعتنایی و یا کم توجهی به نیازهای باطنی و روحی می شود؛ به همین دلیل بیماری خود فراموشی و ازخود بیگانگی از شایع ترین بیماری های روحی است که اکثر افراد بشر دچارآن هستند و عمده اختلال ها و بیماری های روانی و مشکلات جوامع بشری ناشی از آن است.

 

انحراف از فطرت انسانی و مسیر طبیعی غریزه جنسی (اختلالات روانی)

به طور کلی هر حرکتی که برخلاف ساختار فطرت و طبیعت آدمی باشد،ضربه و زیان بزرگی بر گوهرشریف روح و جسم است انحرافات جنسی نیزکه عمده ترین عامل آن لاقیدی و بدحجابی است، هرکدام منشأ اختلال ها و بیماری های روانی و عوارض نامطلوب جسمی خواهد بود.

 

شهوت طلبی افراطی و غیرقابل کنترل (اختلالات روانی)

 غریزه جنسی از نظر حرارت جسمی ظرفیت محدودی دارد،به همین دلیل غریزه جنسی با یک همسر ارضا می گردد ، اما از نظر روحی ممکن است به صورت عطش نفسانی درآید و گنجایش نامحدود و ارضا نشدنی پیدا کند.این حالت غالبا به خاطر کنار زدن حریم ارزشی حجاب و معاشرت های آزاد و سهولت اطفا و ارضای شهوت از راه نامشروع به وجود می آید. و از آن جا که آرزوها وخواسته های نفسانی نامحدود دردنیای محدود محقق نمی شود لذا در اثر احساس محرومیت تعادل روحی و روانی خویش را ازدست داده و گرفتار انواع بیماری ها و اختلال های روانی خواهد شد!

 نظر دهید »

بدحجابی ونداشتن عفاف از عوامل طلاق

12 مرداد 1395 توسط ابراهيمي

بدحجابی ونداشتن عفاف از عوامل طلاق

 از پی آمدها ی زیان بار رعایت نکردن عفاف و حجاب، طلاق و جدایی زن و شوهر و از هم پاشیدن نظام خانواده است؛ طلاق در نظر اسلام مبغوض ترین حلال می باشد که تنها در صورت اختلافات حل ناشدنی ضرورت می یابد. معیارهایی از قبیل ایمان، آراستگی به فضایل اخلاقی و انسانی، اصالت خانوادگی و امثال اینها را برای انتخاب همسر شایسته، مقرر فرموده و حقوق و وظایفی را برای زوجین مشخص کرده است. برای طلاق نیز شرایطی معین کرده که شامل بعد از آن، هم چون رجوع و بازگشت دوباره شوهر به زندگی مشترک می شود، همه اینها مربوط به خانواده است.اما آنچه به اجتماع باز می گردد، سلامت و امنیت جامعه از هر گونه اقدامات منافی عفت و حیا است.

هوس مداری در خانواده

اساسا طلاق در اثر اختلافات عمیق زن و شوهر تحقق می یابد که عمدتا از خودخواهی و هوس ناشی می شود.  عامل بسیار موثر و سازنده در شخصیت الهی انسان، عفت عمومی، سلامت و پاکی جامعه از عوامل غفلت آفرین و هوس آلود و ناپاکی ها است که عمده آنها هتک حریم حجاب و پوشش عفیفانه و ضعف غیرت و عفت دختران احساس مسئولیت پدران و مادران و شوهران آنها می باشد که افراد جامعه را به سمت هوس های نفسانی سوق داده و باعث تباهی اخلاق آنان می گردند؛ در نتیجه حق محوری جای خود را به هوس بازی و خودخواهی می دهد که عامل اصلی بروز اختلافات و در نهایت طلاق است.

چشم چرانی و مقایسه با همسر

 هرگاه زنان با ظاهری آراسته و بدن نما در جامعه حاضر شوند، مردان عادی با چشم چرانی و مشاهده زیبایی های ظاهری و مقایسه همسران خویش با این زنان …که طبیعتا میوه تلخ آن بی رغبتی یا کاهش محبت به همسران خود می باشد- زمینه بهانه جویی مردان و عیب جویی وتحقیر و بی احترامی به زنان خویش و درنتیجه بروز اختلافات، ایجاد شده و در نهایت به طلاق و جدایی کشیده می شود.

شهوت طلبی و لذت گرایی

 ازدواج، پیوند واتحاد و مصاحبت جسمی زوجین است و این اتحاد در صورتی محقق می شود که دو روح در ابعاد والای انسانی از سنخیت و شباهت برخوردار باشند. آزادی غیر معقول زنان- که آزادی در اسارت هوا و هوس است- شعله های هوس و شهوت را در مردان بر می فروزد و لذت گرایی را در آنان رشد می دهد.لذا عده ای برای تأمین خواسته های شهوانی بی حد و مرز خود با ترفندهای گوناگون، همسران خویش را طلاق می دهند تا به خودخواهی و شهوت حیوانیشان پاسخ مثبت بدهند!

دوستی های نامشروع

حضور تحریک آمیز زنان درصحنه اجتماع، از یک سو باعث ایجاد روحیه شهوانی در مردان، در نتیجه رواج دوستی با صنف مخالف و روابط نامشروع می شود؛ به گونه ای که علاقه آنها به همسران خود کاهش می یابد و در نتیجه پایه و رکن زندگی شیرین متزلزل می گردد.

غفلت از معیارهای اصولی در گزینش همسر

 خودنمایی دختران سبب انتخاب و گزینش غلط و نادرست آنان در ازدواج می گردد، و غفلت از معیارهای اصولی و سازنده درانتخاب همسر، مانع واقع بینی شده و در نتیجه پس از ازدواج و گذشت مدت زمانی متوجه شکست در ازدواج شده و به تدریج میان آنان و شوهران شان فاصله می افتد و سرانجام کارشان به طلاق کشیده می شود

فریب ظواهرآراسته

و انتقام جویی خودآرایی و نمایش جاذبه های زنانه موجب می شود جوانان مجرد، از ظواهر آراسته و آرایش شده آنها فریب خورده و شیفته آنها گردند وپس از ازدواج و چند روز و سال دریابندکه همسرشان شایسته محبوبیت نبوده و در این پیوند زناشویی ناموفق بوده و دچار زیان شده اند. دراین صورت عشق تبدیل به نفرت  دشمنی می شود و درصدد انتقام بر می آیند و ضمن تحقیر سرزنش و عیب جویی و سوءظن به همسران خود، درنهایت آنان را طلاق می دهند.

گرایش مردان به چندهمسری

از ویژگی های زنان، انحصارطلبی درمعشوق و محبوب بودن است؛ اقتضای یگانه معشوقه بودن زن آن است که قلب همسرش کسی جزاو را نخواهد و قلبش تنها در گرو محبت و عشق او و فرزندانش باشد و هرگز سراغ زن دیگر –هوو- نرود ؛ اگر چه این میل طبیعی باید تعدیل شود.زندگی تک همسری بهتر وبا صفا تر است، مگر در مواقع ضروری و با رعایت شرایط خاصی بویژه شرایط عدالت که در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام برآنها تاکید شده است.اما بحث در ازدواج های غیرمنطقی وغیرضروری است که بدون تردید علت آن هوس بازی و شهوت رانی است اما نباید فراموش کرد که غالبا منشأ چنین ازدواج هایی جلوه گری و پوشش های تحریک آمیز زنان است؛ به عبارتی بد حجابی و خودنمایی زنان با تحریک پذیری و ایجاد شهوت و هوس در مردان ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد؛ امکان ندارد تحریک جنسی درجامعه باشد اما در مردان عادی جامعه که از کنترل چشم و تقوای لازم برخوردار نیستند، هوس و میل به کام جویی ایجاد نکند و همین هوس و میل هاست که درمردان تک همسر گرایش به ازدواج مجدد را پدید می آورد، زیرا چنین مردانی با دلدادگی و مجذوب شدن به جاذبه های آشکار زنان، اندک اندک به ازدواج با آنها تمایل نشان می دهند که با کاهش محبوبیت همسر قبلی ملازم و همراه است و یا چه بسا محبت او را از دل خارج نموده وتنها به همسر جدید خود می اندیشند و دل می بندند.بدیهی است کاهش محبوبیت فشارهای روحی و اختلال های روانی و جسمی را برای زن اول وفرزندان او ایجاد می کند.

 نظر دهید »

فعالیت اجتماعی وحفظ حجاب

12 مرداد 1395 توسط ابراهيمي

 فعالیت اجتماعی وحفظ حجاب

واژه حجاب به معنای حائل، پرده، پنهان کردن و منع از تلاقی است. بنا به گفته استاد مطهری کاربرد کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است زیرا این واژه بیش تر در معنای پرده استعمال شده است یکی از مسائل مهم در اسلام پوشیدگی زن در برابر بیگانگان است که با عنوان حجاب مطرح می شود.

در معنی واژه حجاب در دانشنامه جهان اسلام امده است :معنی مصدر آن پنهان کردن و منع از وارد شدن است و معنی اسمی آن پرده می باشد.  از دیدگاه اسلام حجاب به مفهوم محدود کردن فعالیت های اجتماعی زن نیست، بلکه زن می تواند با رعایت پوشش و حفظ حدود آن در جامعه حضوری فعال داشته باشد.

قرآن کریم حدود و چگونگی پوشش را در آیه 31 سوره نور تبیین نموده و می فرماید:

وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ …. 

و به زنان مؤمن بگو چشمان خويش فروگيرند و شرمگاه خود نگه دارند و زينت‌هاي خود را جز آن مقدار که پيداست آشکار نکنند و مقنعه‌هاي خود را تا گريبان فرو گذارند و زينت‌هاي خود را آشکار نکنند، جز براي شوهر خود و…

ابتدا به معنای واژگان کلیدی آیه مذکور به اختصار می پردازیم:

زینت: به معنای زیور که شامل زینت طبیعی (یعنی زینتی که در آفرینش فرد به کار رفته که اساس آن صورت و چهره است) و زینت اکتسابی (یعنی زیبایی که به واسطه لباس، زیورآلات و لوازم آرایشی به دست می آید) می شود. مفسران نیز واژه زینت را به معنای عام دانسته اند که شامل زینت های طبیعی و اکتسابی هر دو می شود.  (رک فخر رازی، بي‌تا، 23، 205؛ قرطبی، 1967، 12، 226؛ طباطبایی، 1417 ، 15، 111)

خمر: جمع خمار به معنای روسری و سرپوشی که زن بوسیله آن سرش را می پوشاند.  جیوب: جمع جیب به معنای گریبان و دور گردن است. یکی از صحابه در بیان معنای این واژه در آیه می گوید: زن سر و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.

دستور کلی « لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ » زن را مأمور می کند که زینت هایش را بپوشاند و اندام و زیبایی های طبیعی و اکتسابی خود را در مقابل چشمان نامحرم قرار ندهد.

چگونگی پوشش در آیه «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي‏ جُيُوبِهِنَّ » را مفسران با توجه به فضای فرهنگی عصر نزول تفسیر کرده اند. چون در دوره جاهلی زنان روسری خود را به پشت سر می افکندند به طوری که گردن و بخشی از سینه آنها نمایان می شد، قرآن دستور می دهد که روسری را طوری به گریبان قرار دهند که گردن و سینه آنها را بپوشاند.

در سوره احزاب آیه 59 می فرماید:

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْني‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً

اي پيامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. اين مناسب‌تر است تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده مهربان است.

جلابیب: جمع جلباب به معنی جامه ای است از چادر بزرگ تر و از عبا کوچک تر که زن به وسیله آن سر و سینه خود را می پوشاند.

گرچه مفسران در بیان معنای جلباب اختلاف نظر دارند اما جلباب، لباس بلند و گشادی است که زیبایی های اندام و زینت ها را بپوشاند و زن را از تعرض افراد بیمار دل مصون نگه دارد.

بر طبق اين آيه، قرآن کريم فلسفه پوشش را نوعي حرمت بخشي و احترام گذاردن به زن مي‌داند زيرا او را از نگاه‌هاي آلوده و شهواني حفظ مي‌کند. چون اگر زن، حدود را رعايت نکند هر بيماردلي به او طمع نموده و با نگاه آلوده اش حريم وي را مي‌شکند و هويت واقعي‌اش را به فراموشي مي‌سپارد. از اين رو قرآن مي‌فرمايد: ذلک أدني أن يعرفن فلايوذين اين پوشش، نزديک‌تر است که زنان به حياء و عفاف شناخته شوند و مورد اذيت نااهلان واقع نشوند.

بدين ترتيب، اسلام حکم تشريعي به جامانده از اديان گذشته را ضابطه‌مند کرده و در قالبي متعادل و به دور از افراط و تفريط و متناسب با اقتضائات دروني زن و مرد مسئله پوشش را طراحي کرده است  که نقش در کاهش آسيب اجتماعى دارد.دراین جا ابتدا مختصری درباره این موضوع بحث می کنیم.

 

رابطه بد حجابى با آسيب اجتماعى

ابتدا بايد آسيب اجتماعى را معنا کرد. بنا به تعريف، آسيب اجتماعى به نوعى عمل فردى يا جمعى گفته مى‌شود که در چهارچوب اصول اخلاقى و قواعد جمعى به صورت رسمى يا غير رسمى مورد رعايت قرار نگيرد و در نتيجه با منع قانونى يا قبح اخلاقى جامعه روبرومى‌گردد
بنا به اين تعريف، چون حجاب اسلامى در چهارچوب اخلاق دينى قرار مى‌گيرد. عدم رعايت آن نوعى آسيب اجتماعى ساده تلقى مى‌گردد. حال اين آسيب خود داراى مراتب و دسته‌بندى‌هاى خاصى است.

 نظر دهید »

حجاب و عفاف ، عامل ارامش درجامعه

12 مرداد 1395 توسط ابراهيمي

حجاب و عفاف ، عامل ارامش درجامعه

فطرت امری است که خدای متعال آن را در وجود هر فرد قرار داده وانسان بدون اکتساب، به آن میل ورغبت دارد . دستورات اسلامي منطبق بر مسير شکوفائي فطرت بشري است و با کمي دقت بر اين دستورات و احکام فطري، اهداف، آثار و نتايج عقلاني و حکميانه آن ها نيز آشکار مي گردد. بر همين اساس حجاب و پوشش اسلامي که يکي از اوامر انسان ساز الهي و يکي از احکام حيات بخش اسلام در زندگي طيبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتني بر نيازها و شرايط رواني او و زمينه ساز پويائي و کمال انساني خواهد بود و اصولاً عمل به قوانين اسلام يک عمل اعتباري و قراردادي نيست بلکه عمل به قوانين اسلام يعني پاسخ گوئي به نياز فطرت است.

عفاف نیز یکی ازاین باورهاست. روح عفت وپروا پیشگی از بدو خلقت آدمی تاکنون برانسان حاکم بوده است. البته ممکن است شکل، اندازه وکیفیت بروز آن دردوره های مختلف متفاوت باشد، اما این خصلت همیشه بروز وظهور داشته است. قران کریم درداستان آفرینش آدم وحوا ازاین خصلت فطری چنین یاد می کند : « فدلهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوء تهما وطفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة »  (شیطان) آن دورا فریفت وبه پستی افکند . چون ازآن درخت خوردند، شرمگاههایشان آشکار شد وبه پوشیدن خویش از برگهای بهشت پرداختند.

حیا وعفت، خصلتی انسانی است وآدمیان به حکم نهاد وآفرینش خویش بدان رغبت دارند. هنوز قوانین جهانی برلزوم جلوگیری از کارهای خلاف عفت تاکید دارند، اگر چه رعایت آن درهمه جا یکسان نیست ومیزان به فعلیت رسیدن آن درافراد مختلف است.

 

پیدایش حجاب

تاريخ حجاب به آفرينش اولين موجودات روي زمين يعني آدم و حوا بازگشت مي‌ کند و فراز و نشيب ‌هاي بي شمار تاريخ، قدرت محو آن را نداشته است.

«يا بني آدم قد انزلنا عليکم لباساً …» سوره اعراف آيه 26 اي فرزندان آدم براي شما لباس فرو فرستاديم که اندام شما را مي ‌پوشاند و مايه زيست شماست و لباس تقوي بهتر است اين از آيات خدا است باشد که متذکر شده پند گيريد. اين آيه بيانگر اهميت لباس، پوشش، ستر و ساتر از نظر قرآن است. « جمله یواری سواتکم» وصف لباس است ودلالت دارد براینکه لباس پوشش واجب ولازمی است که کسی از آن بی نیاز نیست وآن پوشش عضوی است که برهنه بودنش، زشت ومایه رسوایی آدمی است.» 

مسئله پوشش وحفظ عفاف خاص دنیای اسلام وحتی دنیای ادیان نیست. براساس زمینه فطری، حتی جوامع اولیه وبه دور ازتمدن ومذهب هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند.ویل دورانت می نویسد: « دربریتانیای قدیم والدین ثروتمند درمدت پنج سال بحران جوانی، دختران خودرا درکلبه ها زندانی می نمودند. زنان سالمند پاکدامنی را به زندانبانی می گماردند، دختران حق خروج ازاین کلبه ها را نداشتندوتنها اقارب ونزدیکان می توانستند آنان را ببینند. بعضی ازقبا یل جزیره برنئو نیزعمل مشابهی داشته اند.». داستان آدم وحوا وبهره گیری آنها از شجره ممنوعه که قبلا ذکر شد نیزدلیل همین مدعاست. بنابراین، مسئله پوشش وعفاف درهمه جوامع وملل به صورتهای گوناگون وجود داشته است، اما با آمدن اسلام این مسئله به عنوان یک حکم تکلیفی وضروری برای زنان تعیین گردید.

 

ویا آنهارا به جواهرات اصلی مانند یاقوت ومرجان تشبیه می کند که جواهر فروشان، آنها را در پوشش مخصوص قرار می دهند تا همچون جواهرات بدلی به آسانی دردسترس این وآن قرار نگیرند واز قدر وارزش آنها کاسته نشود. این جوهر لطیف را از سهل الوصول بودن مصون داشته ومحدوده مطمئن تری پیرامون او قرار داده است.

از آموزه های قرآنی این معنا به دست می آید که عفت و پاکدامنی، به معنای چیرگی عقل و مدیریت مهار قوای شهوانی به دست آن است. این حالت اگر به شکل ملکه ای در نفس انسانی در آید، شخص در حالتی قرارمی گیرد که به سادگی تهییج نمی شود و قوای شهوانی نمی تواند سرکشی کند و او را به سوی گناه سوق دهد.

به سخن دیگر، هدف آن است که آدمی در یک فرآیندی به جایی برسد که قوای نفسانی بر او حکومت نکند، بلکه عقل و آموزه های عقلانی و وحیانی بر جان او مسلط شود که همان معنای تقوا و پرهیزگاری واقعی است.

در برخی از روایات آمده است برای هر چیزی مستی و سکری است. انسان ها همان گونه که با شراب دچار مستی می شوند، یا به سبب ترس از مرگ دچار این حالت می گردند. یا دنیازدگی، ایشان را مست می کند  همچنین برخی از اوقات چشمان آدمی مست می شود و همانند آدم هایی افسون شده می گردد. این مستی چشمان، شاید به سبب چشمان مست آفرین جنس مخالفی باشد و شاید به تار مو و زلف زنی و شانه ستبر مردی اتفاق بیفتد. از این رو باید انسان چشم، فروهشته دارد تا در دام مست آفرینان گرفتار نیاید. حجاب، مانع بازدارنده ای است که آدمی را از مست آفرینان در امان نگه می دارد. لذا به عنوان یک حکم اجتماعی اسلامی مطرح شده است.

ازنظراسلام، همان اندازه که انسان نسبت به ایمان و عمل صالح خود مکلف و موظف است همچنین نسبت به ایمان و اعمال دیگران نیز مسئولیت دارد؛ زیرا اسلام دینی اجتماعی است و حوزه های فردی آن تا حوزه های اجتماعی کشیده شده است و ایمان واقعی جز به رهایی از خود و دیگران معنا نخواهدیافت. از این رو بر هر فردی این مسئولیت نهاده شده تا با ایجاد حجاب، مانع از برانگیخته شدن شهوات جنسی دیگران شود. بنابراین حجاب برای مرد و زن یک مسئولیت است.

 

عفاف عامل و ارامش

واژه عفاف در منابع لغوی به خودداری از چیزی که حلال نیست.  یا خودداری از گفتار یا کرداری که جایز و شایسته نیست.  تعریف شده است. راغب اصفهانی آن را حالت نفسانی می داند که به واسطه آن غلبه شهوت جلوگیری می کند.  در قران کریم «حالت نفسانی که از غلبه شهوت باز دارد » آمده است . به بیان قران کریم عفیف به شخصی اطلاق می شود که خود نگهدار وبا مناعت باشد .  

مطابق این معنا، عفاف در مفهوم عام خود عبارت از خویشتن داری در مقابل هر نوع تمایل افراطی نفسانی است.

بر این اساس، عفاف به صنف خاصی اختصاص ندارد و برای زن و مرد یک فضیلت اخلاقی به شمار می آید. ادیان الهی نیز بر این ملکه نفسانی تأکید داشته و از پیروان خود پای بندی به آن را درخواست می کنند.

با توجه به اهميت عفاف به عنوان روح پوشش که بسترساز سلامت و پاکي جامعه است،‌ ابتدا به بررسي جايگاه آن در اسلام مي‌پردازيم:

در فرهنگ اسلام نیز با دقت تمام و نیز جامع نگری، مسئله عفاف مورد توجه قرار گرفته و با دستورالعمل هایی زن و مرد را به سوی این فضیلت اخلاقی فرا خوانده است.

مسئله کنترل نگاه و حفظ آن یکی از این دستورات قرآنی است قرآن کریم به مردان و زنان مؤمن دستور می دهد:

قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ … وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ…

به مردان مومن بگو چشمان خويش فرو گيرند… و به زنان مومن بگو که چشمان خويش فرگيرند

غض بصر در لغت به معنای کاهش دادن نگاه و خیره نشدن است.  به عقیده برخی از مفسران خطاب قل للمؤمنین… برای زن و مرد کفایت می کرد اما به دلیل اهمیت مسئله خطاب به زنان را به طور مستقل آورد «قل للمؤمنات» تا فرمان کنترل نگاه را با تأکید بیش تری بیان کرده باشد.

براساس آیات یاد شده مرد و زن وظیفه دارند از نگاه خیره پرهیز نمایند و با دوری از نگاه های خیره و آلوده، راه گسترش عفت را هموار سازند.

رعایت عفاف در راه رفتن جنبه دیگری است که در آیات قرآن پس از آن که مرد و زن مؤمن را از نگاه های شهوت آلود نهی می کند، می فرماید:

…وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَي اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

و نيز چنان پاي بر زمين نزنند تا آن زينت که پنهان کرده‌اند دانسته شود،‌اي مومنان، همگان به درگاه خدا توبه کنيد، باشد که رستگار گرديد.

فرهنگ حاکم بر آن روزگار که منش زن جاهلی را به هنگام حضور در اجتماع ترسیم می کند، زمینه نزول آیه است. زیرا برخی از زنان عرب، خلخال به پا می کردند و برای اینکه بفهمانند خلخال به پا دارند پای خود را محکم به زمین می کوبیدند، ایه آنان را از این عمل نهی می کند.

بر این اساس و با توجه به سیاق آیه، برخی از مفسران از این آیه یک قاعده کلی استنباط کرده اند و آن این که: نهی از پا به زمین کوبیدن، بیانگر نهی از هر چیزی است که توجه نامحرم را جلب کند و نگاه ها را برانگیزد و زمینه فساد درست کند.

و نیز قرآن با تأکید تمام از اینکه آهنگ و محتوای سخن زن هیجان انگیز باشد، جلو گرفته است در قرآن آمده است:

يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً

اي زنان پيامبر، شما همانند ديگر زنان نيستيد، اگر از خدا بترسيد. پس به نرمي سخن مگوييد تا آن مردي که در قلب او مرضي هست به طمع افتد. و سخن پسنديده بگوييد.

این آیه گرچه خطاب به همسران پیامبر است اما دستور عامی به تمام زنان است. که گفتارشان هم به لحاظ شیوه بیان و هم به لحاظ محتوا عفیفانه باشد. محتوای سخن باید قول معروف باشد یعنی سخنی که شرع و عرف اسلامی آن را بپسندد و آن سخنی است که تنها مدلول خود را برساند. بنابراین در فرهنگ اسلام هر گفتاری که با ناز و عشوه همراه باشد، نمادی از بی عفتی است. محتوای کلام نیز هر گاه شهوت را برانگیزد، به دور از عفت است. گفتنی است عفاف در آموزه های اسلامی از ابعاد گسترده تری برخوردار است و ما به دلیل ضیق مجال از سایر جنبه های آن صرف نظر می کنیم.

 نظر دهید »

تاثیر حجاب و عفاف بر کاهش آسیب اجتماعی

12 مرداد 1395 توسط ابراهيمي

تاثیر حجاب و عفاف بر کاهش آسیب اجتماعی

حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنا ی پوشش درونی ، این دو عامل باعث سلامت جامعه است و در صورت نبود این دو موجب به وجود آمدن مشکلات و اثرات مخرب زیادی درجامعه خواهد شد. حجاب به عنوان يک خواسته فطري است که  محدود به اسلام نیست. خالق بشر که بر تماي اسرار و رموز آفرينش، عالم خبير است، زيبايي، امنيت، رشد و تعالي انسان ها به خصوص زن را در عفاف و حجاب دانسته است، آيات نوراني قرآن کريم ضرورت  اين حکم الهي را به نحو مطلوب تبيين کرده است، مسأله حجاب که یک دستور دینی است از مسائل مهم جامعه ماست و با بسیاری از مسائل پیوند خورده و دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. این مسأله ازآن جهت که خطابش با زنان است، به نیمی از جمعیت جامعه مربوط است و از آن جهت که در تنظیم روابط زن و مرد نقش دارد، به همه افراد جامعه مربوط می شود رعایت حجاب نه تنها برای خود زن ارزش آفرین است، بلكه باعث حفظ ارزش هاي انساني، جامعه، مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب، کاهش چشمگير مفاسد فردي و اجتماعي، آرامش و پايداري نهاد مقدس خانواده و استيفاي نيروي کار در سطح جامعه… است.

 مقوله بي حجابي امروز به يك معضل كاملاً مشهود در جامعه درآمده است معضلي كه فقط براي افراد بي‌حجاب مشكل ايجاد نمي كند؛ در واقع آسيب‌هايي كه از بي‌حجابي ناشي مي‌شود، تمام اعضاي جامعه در بر مي‌گيرد.حجاب و عفاف که یک دستور دینی است از مسائل مهم و کلیدی جامعه ماست و با بسیاری از مسائل پیوند خورده و دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شده است. این مسأله ازآن جهت که خطابش با زنان است، به نیمی از جمعیت جامعه مربوط است و از آن جهت که در تنظیم روابط زن و مرد نقش دارد، به همه افراد جامعه مربوط می شود این حکم از آثار، برکات و نقش آفريني هاي خاصي برخوردار است و اگر حقيقت اين حکم براي انسان ها روشن و آشکار گردد بعيد است که فطرت هاي سالم و خداخواه تسليم آن نشوند و آن را اطاعت ننمايند. بر همين اساس حجاب و پوشش اسلامي که يکي از اوامر انسان ساز الهي و يکي از احکام حيات بخش اسلام در زندگي طيبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتني بر نيازها و شرايط رواني او و زمينه ساز پويائي و کمال انساني فرد و جامعه  است.رعایت حجاب نه تنها برای خود زن ارزش می‌ آفریند ، بلكه می تواند خانواده ، اجتماع و … را نیز تحت تاثیر قرار دهد . همان طور كه رعایت آن به عنوان یك امر ضروری می تواند مفید باشد،‌ عدم رعایت آن نیز پیامدهایی منفی را به همراه دارد. فواید و اثرات رعایت حجاب و پیامدهای آن پاسخی مناسب به این سوال است كه چرا حجاب برای زنان ضروری است ؟ نقش آن در کاهش آسیب اجتماعی و استحکام  نهاد خانواده چيست؟

آنچه می تواند جامعه ای را از این آسیب ها ی شوم مصون داشته وحفظ کند، ترویج فرهنگ دقیق عفاف و تبیین ابعاد مختلف آن درجامعه است. این نوشتار به همین منظور انتخاب و تنظیم یافته است. از ارتباط نزدیک حجاب و عفاف، با  کاهش آسیب اجتماعی می توان  بهره ‌برد. با رعايت حجاب و عفاف از فروپاشي خانواده‌ها جلوگيري مي‌شود.

شناخت تاثیر حجاب ونقش آن در کاهش آسیب اجتماعی می‌تواند مسیر حرکت جامعه را به سوی ترقی و تعامل هموار سازد، به طوری که علاوه بر درک عمل آنها و جلوگیری از تداوم آن عمل با ارائه راه حل‌هایی به سلامت جامعه کمک نماید.

 ضرورت طرح حجاب از جانب مکتب اسلام

طرح حجاب از طرف مکتب مترقي اسلام، بیانگر آن است که حضو زن را پذيرفته و براي سلامت حضور ، حجاب را مطرح مي نمايد پس مغز حجاب ، حضور مثبت و سازنده زن است و آنقدر اين حضورِ شايسته نزد خداي متعال پسنديده است که فريضه بي بدلیل نماز را براي زنان ، با لباس حضور اجتماعي قرين و ھمراه خوا سته است. در چند سوره از قران کریم مسئله حجاب تصریح شده است که نشان از اهمیت موضوع دارد .در آیاتی از سوره نور ،احزاب و انفال به حجاب و عفت زنان اشاره شده است.لفظ حجاب در آیه ۵۴سوره احزاب آورده شده ."حجاب مخصوص که در قران کریم برای زنان است :یکی خمر(مفرد آن خمار= به کسر “خ” و فتح “م” به معنای روسری است ) در آیه ۳۱ سوره نور است و دیگرجلابیب(مفرد آن جلباب=لباس بلند زنانه)است که در آیه ۵۹سوره احزاب به ان اشاره شده است “

در سوره احزاب آیه ۵۹ میخوانیم : ای پیامبر به زنان خود و دختران و زنان مومن بگو روسریها و مقنعه های خود را بپیچانند این جور به عفیفه بودن و شریف بودن شناخته می شوند ،تا کسی معترض ایشان نشود وایشان را ازار ندهد و خداوند امرزنده و مهربان است.

قرائتی در کتاب گناه شناسی آورده است :در قران با تعبیرات گوناگون از حیا سخن به میان امده است : حیا در زبان ،  حیا در طرز سخن گفتن،  حیا در راه رفتن،  حیا در شرکت در مجالس میهمانی ،  حیا در نگاه کردن     حیا در امور اقتصادی،  حیا در ورود به منازل،

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 21
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

گل نرگس

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دوشنبه
  • دوشنبه
  • پاییز
  • آشپزی
  • حضرت زینب
  • حدیث
  • داستان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس