سبک زندگی عاشورایی 9
تجمل از نظر آیات و روایات
همان طور که اشاره شد، اسلام ضمن اهمیت دادن به زندگی دنیایی بشر، او را برای به دست آوردن لذت ها و زیبایی های دنیا تشویق نیز می کند. قرآن کریم می فرماید:
«و ابتغ فیما آتیک الله الدار الاخره و لاتنس نصیبک من الدنیا» . به هر چیزی که خدا به تو عطا کرده، از قوای ظاهری وباطنی و مال و سایر نعمت های دنیا بکوش تا ثواب و سعادت دارآخرت تحصیل کنی و(لیکن)بهره ات را هم از(لذات و نعم الهی) دنیا فراموش مکن.
قرآن کریم به افرادی که گمان می کردند تحریم زینت ها و پرهیزاز غذاها و روزی های پاک و حلال نشانه زهد و پارسایی و مایه قرب به پروردگار است، با لحن تندی می فرماید:
«قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق » . بگو ای پیامبر چه کسی زینت های خدا را که برای بندگان خود آفریده حرام کرده و از صرف رزق حلال و پاکیزه منع کرده؟ سپس برای تاکید اضافه می کند: به آنها بگو این نعمت ها و موهبت ها برای افراد با ایمان در این زندگی دنیا آفریده شده اگر چه دیگران نیز بدون داشتن شایستگی از آن استفاده می کنند و نیز«قل هی للذین امنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیامه.»
بگو این نعمت ها در دنیا برای اهل ایمان است و خالص اینها(یعنی لذات کامل بدون الم)و نیکوتر از اینها در آخرت بر آنان خواهد بود.
در مورد استفاده از انواع زینت ها اسلام مانند تمام موارد، حد اعتدال را انتخاب کرده و ضمن تشویق مردم به استفاده از نعم الهی به خاطر طبع زیاده طلبی انسان که ممکن است سوء استفاده کندو به جای استفاده عاقلانه راه تجمل پرستی و زیاده روی را پیش بگیرد می فرماید: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید.
کلمه(اسراف)کلمه بسیار جامعی است که هرگونه زیاده روی در کمیت و کیفیت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می شود.
«امروز تحقیقات دانشمندان ثابت کرده است که سرچشمه بسیاری از بیماری ها غذاهای اضافی است که به صورت جذب نشده در بدن انسان باقی می ماند که هم بار سنگینی است برای قلب و سایر دستگاه های بدن و هم منبع آماده برای انواع عفونت ها و بیماری ها.»
قرآن کریم تغذیه را به عنوان یک وسیله تکامل پذیرفته، لذا سفارش به خوردن غذای پاک می نماید چون غذای حلال بر روی اخلاق انسان اثر دارد. لذا می فرماید:
«کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا» از غذاهای پاکیزه حلال تناول کنید و به نیکوکاری و اعمال صالح بپردازید.
از آنجا که تجمل گرایی، روی آوردن به دنیا محسوب می شود و سایر دلبستگی ها به دنیا و وابستگی را به دنبال دارد. امام صادق علیه السلام می فرماید: «راس کل خطیئه حب الدنیا»
سر هر خطا، دوستی دنیاست و نیز می فرماید: به راستی شیطان آدمیزاده را در هر چیزی می چرخاند(تا او را گمراه کند) و چون از او درمانده گردید، در برابر پول و مال دنیا جلو او را سخت می بندد و گردن او را می گیرد.
امام باقر علیه السلام می فرماید: نمونه آزمند بر دنیا ، کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم بر خود می تابد و می پیچد راه بیرون شدن خود را دورتر و بسته تر می نماید تا از غم و اندوه می میرد. گرایش به تجملات زندگی، انسان را دچار بحران اقتصادی می کند و حتی به خاطر به دست آوردن و نگهداری آن تجملات، دچار بحران روحی هم می شود. گرچه لذتی به همراه دارد اما لذتش زودگذر می باشد. علی علیه السلام می فرماید: هر که دنیا را در چشم خویش عظیم گیرد و جایش را در دلش بزرگ دارد و آن را بر خدا برگزیند و به سوی آن انقطاع پذیرد(از همه ببرد و به آن پیوند کند) چنین کسی درست بنده دنیاست .»
تجمل در اسلام
دین مبین اسلام در عین حال که به زندگی دنیایی انسان توجه دارد و خداوند متعال وسایل رفاه و آسایش او را در دنیا فراهم آورده است، مسلمانان را به عدم افراط و تفریط در این زمینه فراخوانده و به یک زندگی معتدل و خوب دعوت می کند.
وقتی که انسان زمام نفس خود را در دست گرفت، بر او لازم است که حقوق جسمانی خود را نیز بشناسد و از زیبایی های زندگی که خداوند برای او حلال کرده، که شامل تمام لذات و مظاهر زندگی است و مزاج انسان سالم و معتدل طالب آنها است، بی تفاوت نباشد، حتی برای نیاز جسمی ارزش قائل شده و دستور می دهد که در صورت ضرورت ، افرادی که چیزی برای خوردن ندارند تا زنده بمانند برای ادامه حیات از گوشت میته بخورند. در حالی که گوشت میته برای افراد عادی حرام است!
انسان فطرتا کمال جو و زیبایی دوست می باشد. بر همین اساس ، اسلام ضمن اعتراف به این مساله و نیازمندی های دیگر زندگی که در طبیعت انسان نهاده شده، آنها را با میل به ترقی که این میل نیز در طبیعت انسان ریشه دارد معارض نمی داند.
«گوستاولوبن » وزیر سابق فرانسه در کتاب «تاریخ تمدن اسلامی » می نویسد:
«تاکنون هیچ مردمی مانند مردم جزیره العرب دیده نشده که در مدتی کوتاه و اندک، بتواند به این حد از تمدن نائل شود» . این پیشرفت سریع مسلمین در صدر اسلام، نشانه اهمیت دادن اسلام به زندگی دنیایی مسلمانان است. اما نظر اسلام این است که با ابزارهای ترقی به ترقی نهایی که همان هدف خلقت انسان است برسند و آن، تامین رفاه زندگی ابدی در کنار زندگی دنیایی است. اینک زیبایی و تجمل را در اسلام بررسی می کنیم.
فرق بین زیبایی و تجمل
زیبایی غیر از تجمل می باشد و در اسلام جایگاه مثبتی دارد. به عنوان مثال، اسلام نظافت را نوعی زیبایی می داند و به آن سفارش می کند، زیرا در اثر مراعات نظافت زندگی انسان ها در صفا و آرامش خواهد بود. اما تجمل که ناشی از زیاده خواهی و اسراف می باشد،افراد جامعه را به ورطه سقوط می کشاند و موجب از بین رفتن شخصیت والای انسان می شود. دشمنان اسلام نیز دقیقا از این همین راه،یعنی با نشان دادن تجمل به عنوان یک نیاز در جامعه. ایجادوابستگی می کنند و ملت ها را به خصوص ملت های مسلمان را به سقوط و تباهی می کشانند.
در هر جامعه مترقی و متمدن، نشانه ترقی و تمدن، مغزهای متفکرو مخترعان و… آن جامعه هستند، نه در صد بالای تجمل و مصرف گرایی. نویسنده خود شاهد بود که در جنگ عراق و کویت، افرادی که از کویت به ایران آمده بودند وقتی زندگی غیر تجمل مردم ایران(قم)را می دیدند، اعتراف می کردند که زندگی درست و اسلامی همین است و اظهار می داشتند که وقتی که به کویت برگردیم به روش شما ایرانیان زندگی می کنیم و قبول داشتند که زندگی آنها یک زندگی مصرفی و پرتجمل است. روح مصرف گرایی به قدری در آنهاریشه دوانده بود. که حتی نخ های کاموای بافتنی، به صورت بریده وکوتاه شده از کشورهای دیگر برایشان فرستاده می شد! به همین علت است که دشمنان انقلاب اسلامی در صدد رخنه کردن به شجره طیبه انقلاب اند که بسان موریانه آن را از درون بپوسانند چون دیدندکه مردم شریف ایران نه تنها زمین نخورد و سقوط نکرد، بلکه دست سایر ملت های ضعیف جهان را هم گرفت و الگوی آنها شد.
تجمل انواع و مراتبی دارد. در اخلاق، رفتار، حتی در سیاست و صنعت هم رسوخ کرده است، ولی غالبا در قالب پوشاک و لوازم لوکس زینتی و غیر ضروری ظاهر می شود که هر یک از اینها در تغییر فرهنگ خودی و جایگزین کردن فرهنگ بیگانه موثر می باشد. و عوامل تحریک شهوات، خیالبافی، در رویا زندگی کردن، اسراف، بی عاطفه بودن و ظلم و خیانت را به همراه دارد. و از همه مهم تر ایجاد سستی نسبت به اعتقادات و پوچی و دنباله روی از دشمنان اسلام خصوصا در نسل جوان می نماید.
در یک نگاه خردمندانه، می توان به سادگی متوجه شد که وسایل رفاهی غیر ضروری که گاه تولیدات داخلی هم جزء آنها حساب شده وبا مارک خارجی عرضه می شود، نسبت به سایر تولیدات داخلی و واردات چشمگیر و قابل تامل است. و برای خرید آن وسایل و…
میلیونها تومان سرمایه از کشور خارج می شود و به جیب دشمنان اسلام می رود و آنها به وسیله همان سرمایه ها بر علیه اسلام توطئه می کنند و به وسیله نشریات مضر و مسموم افکار پاک و اسلامی مردم ، خصوصا نسل جوان جامعه را که به قول حضرت امام «سرمایه های فوق الارض » هستند به رکود می کشانند. در یکی از پرتکلهای حکمای یهود(صهیونیسم) آمده است. «ما بوسیله کتاب هایی که با سبک شیوا و(زیبا)منتشر می کنیم افکار مسموم را به خورد مردم می دهیم.»
اکنون که بیست سال از انقلاب اسلامی ما می گذرد، در حالی که هویت و فرهنگ ملی ما آمیخته با اسلام است، ولی امروز در جامعه ما اخلاق و رفتارهایی به چشم می خورد و مورد قبول واقع شده که با فرهنگ اصیل مذهبی و ملی ما در تضاد است.
چرا باید وسایل زندگی و تزیینی، حتی خوراک و تغذیه ما که ریشه در فرهنگ بیگانه دارد، به قدری در جامعه ما رواج پیدا کند که رنگ جامعه اسلامی ما را عوض کند و انقلاب اسلامی ما را زیر سوال ببرد.
اگر به همین منوال بگذرد. می رود که ملیت و فرهنگ ما دستخوش یک تحول ناشایست و غیر اسلامی قرار بگیرد. این در حالی است که از گوشه و کنار دنیا، مردم جهان برای نجات زندگی خود به مردم ایران روی آورده اند و جنبش های آزادیبخش دنیا برای مبارزه با استعمارگران مردم ایران را الگوی خود قرار داده اند.
دلیل بر این مدعا گزارش مجری سیمای شبکه یک، در روز افتتاح صدای برون مرزی ایران می باشد که ایشان می گفتند: «سالانه بیش ازسی هزار نامه از گوشه و کنار جهان به ایران می رسد که در رابطه با شناساندن اسلام برای آنها می باشد.»
جای بسی تاسف و نگرانی است که در چنین موقعیتی که ایران جایگاه خود را به عنوان رهبر و الگو در جهان پیدا کرده است، عواملی دست به دست هم داده اند و برای گسترش این وضع ناپسند در جامعه با تبلیغات آبکی و فریبنده، مظاهر کم ارزش مادی را در رسانه های گروهی حتی در تابلوهای خیابان و بر روی بدنه اتوبوس های خط واحد ترویج می کنند، به طوری که سبب شده است شیوع این وضع(بیماری)به سرعت رو به رشد بگذارد.
امام راحل می فرماید: «رادیو، تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملت ها، خصوصا نسل جوان بوده است و از آنها برای درست کردن بازار کالاها، خصوصا تجمل و تزئین از هر قماش از تقلید در ساختمان ها (گرفته) تا نوشیدن و پوشیدن و گفتار در فرم آنها استفاده کرد. ما دزد را بیرون کردیم اما خودمان را پیدا نکردیم.» آیا این است قدردانی از خون شهدا و سال های دور از وطن بودن امام(ره) «افان مات اوقتل انقلبتم علی اعقابکم.» اگر او به مرگ یا شهادت در گذشت باز شما بدین جاهلیت خود رجوع خواهید کرد؟
اینها نمونه های کوتاهی بود از آیات و روایات، در نکوهش دنیاداری و گرایش به تجملات و استفاده درست از دنیا در حدی که مورد قبول اسلام است که تقدیم شد.